روزهای آخر مرخصی مامانی
سلام دخترکم نازنین مامانی ؛ الان حسابی بزرگ شدی و شیرین . خیلی بلا شدی . کمی سینه خیز البته بیشتر عقبی میری . با صدای بلند می خندی . تقریباً دو هفته ای هست که شروع به غذا خوردن کردی . عروسکم مامانی خیلی استرس دارم آخه باید از اول دی برم سرکار. خیلی نگرانتم . مطمئنم از این به بعد زحمت مامان بزرگ و خاله جون خیلی بیشتر می شه . خداکنه نه خیلی اذیت کنی و نه خیلی اذیت بشی . عاشقانه دوست دارم و توی این روزهای دلگیر پاییزی تنها دل خوشی مامانی ...
نویسنده :
ماماني
15:03